برادرانه

یه روزایی خیلی خوبن، خیلی.. اینقده که تا شب هی میگی: خدایا شکرت  امروز وسط جلسه یه خبر خوب شنیدم، خبری که تازه میخواستم از آخر هفته دیگه منتظرش باشم، که بخاطرش تمام نیمه دوم  خرداد رو استرس داشتم و شبا !!! و عصرا!!! خوابم نمیبرد، خدایا هزاران هزار بار شکرت بعد از جلسه هم رفتم پیش حس.نا ، برای اولین بار رفتم تو این واحدی که تازه خریده، یعنی قبلن خریده ولی تازه تحویل گرفته، البته دست خالی رفتم....  هر چی بیشتر میگذره، شکل رایطه صمیمی تر میشه، اعتماد بیشتر میشه و لحظات شیرین تر  نشستم چند تا کاری که باید تحویل میداد رو آماده کرد و با دقت همه رو برام توضیح میداد، حالا بر خلاف خیلی قبل ترها، هر وقت برادرانه...ادامه مطلب

تو یه جلسه ی دو ساعت و نیمه کلی بحث شنیدم، بعد جلسه عصر رو پیچوندم و با ماشینی که گمون نمیکردم  ما رو تا جایی برسونه، تا وسط اتوبان و سر اون بلوار فواره دار رفتم، بعد هم با تاکسی رفتم تا سر خیابون 

کارگاه شده مامن جدید ما، چند وقت همینطور ادامه پیدا کنه میشم یه دستیار خبره 

بعد هم سرراه طبق معمول منو رسوند تا یه جایی، البته یه کمی بالاتر از سری پیش، ولی راحت اومدم تا خونه و بعد هم رفتم استخر 

کتاب "آیین زندگی" عالیه... 

- نمیدونم زندگی تا کی میخواد به این شکل ادامه پیدا کنه

برادرانه...

شنبه خیلی روزه بدی بود، عصر در جواب احوالپرسی حسنا، برخلاف همیشه که میگفتم:خوبم، گفتم:خوب نیستم 

همین شد که از صبح مهمونم بود

برادرانه...

- امروز تا ساعت نه سرکار  رفتم  بعد هم ومدم خونه...ماموریت D;  - بعد از دو ماه کادوی تولد گرفتم، بوی این یکی رو خیلی دوست دارم، از یه برند جدیده، قبلیا شیرین بودن.. این همونیه که میخوام - جند روزه هر چی فکر میکنم آخرین بار کی دیدمش، یادم نمیاد، میدونم قریب به دو ماه میشد ولی تاریخش رو یادم نمیومد  - از یازده و نیم تنها شدم، نشستم مثلا به کارام برسم، ولی یا عکسای اینستاش رو دیدم، یا عکسای اینستای خودم رو ویرایش کردم که اگه اومد و دید ضایع نباشه  - دو روز پیش رفتم دکتر، رفتم یه جا که فقط آزمایشها رو بنویسه و بعد جوابا رو بدم به اون دکتر خفنه که تحلیل کنه، شانسی شانسی یکی از بهترین دکترا تو درمون برادرانه...ادامه مطلب

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

برادرانه...

مثلا عروسی داداشت باشه، کارت عروسیش رو گذاشته باشه پروفایلش و زیرش درشت نوشته باشه "همه دعوتین...." . اون وقت تو دعوت نباشی...

برادرانه...